تراوش

برای نوشتن

تراوش

برای نوشتن

عرفه

ای مولای من 

تویی که عطا فرمودی 

تویی که نعمت دادی 

تویی که احسان نمودی 

تویی که نیکویی کردی 

تویی که فضل و کرامت فرمودی 

تویی که لطفت را کامل کردی 

تویی که روزی بخشیدی 

تویی که توفیق دادی 

تویی که به خلق عطا فرمودی 

تویی که فقیر را غنی ساختی  

تویی که سرمایه دادی

تویی که پناه دادی  

تویی که امور بندگانت را کفایت کردی 

تویی که هدایت کردی 

تویی که خوبان را از گناه عصمت کرامت کردی 

تویی که گناهان را مستور کردی 

تویی که گناهام را آمرزیدی  

تویی که عذر گناهان را پذیرفتی 

تویی که تمکن و جاه بخشیدی 

تویی که عزت و جلال دادی 

تویی که اعانت فرمودی 

تویی که مدد فرمودی 

تویی که توانایی دادی  

تویی که یاری فرمودی 

تویی که بیماران را شفا دادی 

تویی که عافیت بخشیدی 

تویی که اکرام فرمودی  

تویی که برتری دادی 

 

.... 

 

با این همه لطف ها و محبت ها....گناه کردم..... 

 

من آن بنده ام که بد کردم 

من همانم که خطا کردم 

من همانم که به عصیان اهتمام کردم 

من همانم که نادانی کردم  

من همانم که غفلت ورزیدم 

من همانم که سهو کردم 

من همانم که به خود اعتماد کردم 

من همانم که به خواهش دل تعمد کردم 

من همانم که وعده کردم و خلف وعده کردم 

ومن همانم که عهد شکستم 

من همانم که به خطای خود اقرار کردم 

من همانم که به نعمت ها و عطایت بر خود اعتراف کردم  

و باز به گناهان رجوع کردم..... 

 

پس چون معترف و تائبم  ... از آن گناه درگذر .... 

ای خدایی که بندگانت هیچ تو را زیان نخواهد شد....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.